متن آهنگ
زورکی نخند عزیزم میدونم اومدی بازی
نمیخوام این آخرین بازی زندگیت ببازی
خودتو راحت کن و فکر کن که جبران گذشته است
از منم میگذره اما به دلت چاله نسازی
اومدی بشکنی بشکن از من ساده چی مونده
قبل تو هرکی بوده تمام تار و پود سوزونده
توام از یکی دیگه سوختی میخوای تلافی باشه
بیا این تو و دل و باقی احساسی که مونده
دل ما اونقده پارست موندنش مرگ دوبارست
آسمون سینه ی ما خیلی وقت بی ستارست
همینی که باقی مونده واسه دلخوشی تو بشکن
تیکه تیکه هامو بردن آخرینشم تو بکن
نمیخوام بگذره عمری خسته شی واسه فریبم
یقتو نمیگیره هیچ کس آخه من اینجا غریبم
بزن و برو عزیزم مثل هرکس که زد و برد
طفلی این دل که همیشه به گناه دیگرون مرد
نفرتت رو از غریبه سر یک غریب خراب کن
خنده ی کوتاهمم رو بیا گریه کن عذاب کن
مهمم نیست که چه جرمی یا گناهی این سزاشه
باقی دلم یه مشت خاک همینم میخوام نباشه
عقده های یک شکستو خالی کن سر دل من
دیگه متروک مونده و سرد خاک پیر ساحل من
از نگاهت خوب میفهمم که تو بغضت یک فریبه
بازی بسه پاشو بشکن من غریب و تو غریبه